گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۵

 

گل نشاط به بزم شراب پامال است

پیاله در کف مستان چراغ اقبال است

به اشک چشم اسیران کجا نگاه کند

چو موج در ره او آب خضر پامال است

عیان بود به تو پروانه آخر کارت

[...]

سلیم تهرانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰۹

 

همیشه دیده سوزن ازان به دنبال است

که قبله نظرش رشته های آمال است

به خرمن دگران هر که می پرد چشمش

هزار رخنه فزون در دلش چو غربال است

غبار کوچه عشق است کیمیای مراد

[...]

صائب تبریزی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۸۷

 

بهار و گریه صید تو صبح اقبال است

که سبز گشتن دام و قفس پر و بال است

حریم کعبه بخشش بهشت راحت ما

خطاست صید اگر نامه های اعمال است

اسیر شهرستانی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۸

 

در وصلم و سیرم به‌گریبان خیال است

چون آینه پرواز نگاهم ته بال است

بیقدری دل نیست جزآهنگ غرورش

تا چینی ما خاک نگشته‌ست سفال است

سایل به‌کف اهل‌کرم‌گر به غلط هم

[...]

بیدل دهلوی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۴۴ - سر باطن

 

نظر به ظاهر مردم کن و زیاده مپرس

که این فلان به چه کار است و در چه احوال است

ز سر باطن مردم، خدا خبر دارد

زبان ما و تو در این مقال ها، لال است

ترکی شیرازی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۲۴

 

خدایگانا ای آنکه شاهد ظفرت

بکاخ بخت قرین با عروس اقبال است

ز سعی و همت و رای تو ملک و دولت و دین

هژیر و فرخ و فرخنده و قوی حال است

رخت معاینه ماند بآفتاب منیر

[...]

ادیب الممالک
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱۴ - گفت‌وگوی دو شاه

 

امانوئل : ژرف‌! مرا سخنانت چو آب و غربال است

زبان من به جواب تو ای پدر لال است

ملک‌الشعرا بهار
 
 
sunny dark_mode