گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۸۷

 

صفیر شهپر توفیق، حسن آوازست

کمند عشرت رم کرده رشته سازست

فروغ نور تجلی به طور می گوید

که کار مردم بی دست و پا خداسازست

تو صاف کرده مده پشت خویش بر دیوار

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱۲۱

 

ترا که خط بناگوش ابجد نازست

چه وقت توبه حسن کرشمه پردازست؟

دو چشم واله قربانیان پس از تسلیم

دو شاهدست که انجام به ز آغازست

صائب تبریزی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۰

 

منم که مرغ دلم صید عشوه و نازست

پریدن دل کبکم به بال شهبازست

چنان به کنج قفس خو گرفته‌ام که دگر

به یاد خاطر من آنچه نیست پروازست

ز صید دوستی آن نگاه پنداری

[...]

فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۱

 

گهی که دیده نه بر روی آن صنم بازست

به چشم من همه اوضاع دهر ناسازست

به بزم دوست مرا ناله شادیانة اوست

بلی فغان نی از بهر دیگران سازست

ز هر چه غیر تو عمریست بی‌نیاز شدیم

[...]

فیاض لاهیجی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۸

 

دل از بهار خیال توگلشن رازست

نگه به یاد جمالت بهشت‌پردازست

خیال مرهم‌کافورگل فروش مباد

به روی تیغ توام چشم زخم دل بازست

توبرق جلوه‌، نگه دشمنی‌،‌کسی چه‌کند

[...]

بیدل دهلوی
 
 
sunny dark_mode