گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۳۷

 

به خاک پای تو ای مه هر آن شبی که بتابی

به جای عمر عزیزی چو عمر ما نشتابی

چو شب روان هوس را تو چشمی و تو چراغی

مسافران فلک را تو آتشی و تو آبی

در این منازل گردون در این طواف همایون

[...]

مولانا
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۳۱

 

ز من که مهر تو دارم به سینه روی چه تابی

الا تعرض عینی و انت تعلم مآبی

بیا معاینه بنگر که چونم از غم عشقت

ذات بک جسمی بشیب یوم شیابی

تن ضعیف نزارم اگر چنان که ببینی

[...]

کمال خجندی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۹

 

شدم به میکده ساقی مرا نداد شرابی

فغان که چشمه رحمت نزد بر آتشم آبی

دل گرفتهٔ من وا نشد ز هیچ بهاری

دهان غنچهٔ من تر نشد ز هیچ سحابی

نشستم از سر زلفش ولی به روز سیاهی

[...]

فروغی بسطامی
 
 
sunny dark_mode