خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۰
طوبی لک ای پیک صبا خرّم رسیدی مرحبا
باللهِ قُل لِحُشاشتی ما بال رکبِ قد سرّی
یاران برون رفتند و من در بحر خون افتادهام
طَرفی علی هجرانِهم تَبکی و ما تُغنی البکا
بار سفر بستند و من چون صید وحشی پای بند
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » مدایح و مناقب » شمارهٔ ۲ - فی نعمت رسول الثقلین و نبی الخافقین علیه الصلوة و السلام و التحیه
الحمدلله الذی خلق السموات العُلی
اوحی الی من لاح من آیاته نورالهُدی
آن درّ بحر کن فکان خوانده یتیمش آسمان
نابوده مثلش در جهان دُرّ یتیمی پر بها
شمع شبستان فلک سرو گلستان ملک
[...]
نسیمی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » شمارهٔ ۴
یارب به حق مصطفی سلطان جمع انبیا
تاج الوری نورالهدی شمس الضحی بدرالدجی
یارب به حق حیدر صفدر امیرالمؤمنین
تاج سپهر «هل اتی » خورشید برج «انما»
یارب به حق فاطمه ام الحسین والحسن
[...]
شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش سوم - قسمت اول
قد ذاب قلبی یا بنی
شوقا الی اهل الحمی
شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش سوم - قسمت اول
خوش آن که از یک جرعه می
سازی مرا از من جدا
شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش سوم - قسمت اول
جوی ها بسته ام از دیده به دامان که مگر
در کنارم بنشانند سهی بالائی
شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش سوم - قسمت اول
پس از عزم آهو گرفتن به پی
لگد خورده از گوسفندان حی
یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » غزلیات » شمارهٔ ۱۷
برخاست از پهنه چمن شیپور کوس و دف و نی
مانا به تخت جام شد از کاخ خم سلطان می
آن چهر و آن... زلف این است اگر در دلبری
یوسف ببرد از پدر مجنون بگرداند ز حی
غیر از تو گر... خط پذرفت چهرت خرمی
[...]
یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » غزلیات » شمارهٔ ۱۹
تیمار عشقم ریخت خون ساقی بده...می
اندرز عقلم کاست جان مطرب بزن...نی
غوغای این...گان خاطر بنپریشد مرا
کی شیر غضبان در رمد از ویله سگ های حی
...زاهد پیش رو، وین خیل خر دنباله پو
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۲۸ - کمال خجندی نَوَّرَ اللّهُ مَرْقَدَهُ
منع کمال از عاشقی جان برادر تا به کی
پندِ پدر مانع نشد رسوای مادرزاد را
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۸ - حسن دهلوی قُدِّسَ سِرّه
ای خون خلقی ریخته وانگه از آن خون ریختن
نه دست تو دارد خبر نه تیغ تو آلودگی
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۸ - حسن دهلوی قُدِّسَ سِرّه
گفتم به رغم دشمنان آسایشی یابم ز تو
استغفراللّه زین سخن عشق تو و آسودگی
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۴۰ - غالب طهرانی
غالب به دیده غرقهام تا حلق و از لب تشنگی
بر سر کشم در یک نفس دریای بی پایاب را
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۷۱ - همدم شیرازی
در زهد عمرم شد به سر وز وی ندیدم حاصلی
در عشق خوبان بعد از این مصروف بد ایام ما
صفایی جندقی » دیوان اشعار » نوحهها » شمارهٔ ۲۰
گردون سراندازم ربود از دست خصم شوم پی
و اینها گمانم بود کی