گنجور

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۲۸

 

ساقی بیار از بامداد آن آب آتش رنگ را

بر هم زن و در هم شکن هم صلح را هم جنگ را

بوّاب خلوت خانه را گویید زنهار ای فلان

در مجلس ما آمدن رخصت مده دل تنگ را

یار قلندر پیشه را شاید که اینجا ره دهی

[...]

حکیم نزاری
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۷

 

مگذار مطرب را دمی کز چنگ بنهد چنگ را

در آبگون ساغر فکن آن آب آتش رنگ را

جام صبوحی نوش کن قول مغنّی گوش کن

درکش می و خاموش کن فرهنگ بی فرهنگ را

عامان کالانعام را در کنج خلوت ره مده

[...]

خواجوی کرمانی
 
 
sunny dark_mode