گنجور

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۲

 

از عشقت ای شیرین صنم گرچه به سر برمی‌زنم

نه یار دیگر می‌کنم نه رای دیگر می‌زنم

تو شاه خوبانی و من تا روز بر رخسار خود

هر شب به دارالضرب غم بر نام تو زر می‌زنم

تا شد دلم آویخته در حلقهٔ زلفین تو

[...]

انوری
 
 
sunny dark_mode