گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵۲

 

به طراز دامن ناز و چه ز خاکساری ما رسد

نزد آن مژه به بلندیی که ز گرد سرمه دعا رسد

تک و پوی بیهده یک نفس در انفعال هوس نزد

به محیط می رسدم شنا عرقی اگربه حیا رسد

به فشارتنگی این قفس چو حباب غنچه نشسته‌ام

[...]

بیدل دهلوی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۳ - در مدح مولی‌الموالی حضرت امیرالمؤمنین (ع)

 

ز طریق بندگی علی نه اگر بشر به خدا رسد

به چه دل نهد؟ به که رو کند؟ به چه سو رود؟ به کجا رسد

ز خدا طلب دل مقبلی به علی ز جان متوسلی

که اگر رسد به علی دلی به علی قسم به خدا رسد

ازلی ولایت او بود ابدی عنایت او بود

[...]

صغیر اصفهانی
 
 
sunny dark_mode