×
حکیم نزاری » دستورنامه » بخش ۲۲ - به مستی سواری مکن
به پایانِ مستی سواری مکن
سبکساری و بیقراری مکن
عبید زاکانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۰
دلا باز آشفته کاری مکن
چو دیوانگان بیقراری مکن
گرت نیست دردی، غنیمت شمار
ورت هست فریاد و زاری مکن
چو کارت ز عشقست و بارت ز عشق
[...]
جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۱۵ - داستان آفتاب دولت فیلقوس به سر دیوار رسیدن و آیینه اسکندری را در مقابله آن داشتن و فروغ آن را در وی دیدن و سلطنت رابه ربقه تصرف وی در آوردن و از استاد وی ارسطو طلب وصیت کردن
پی دوستان سوکداری مکن
ز خون جگر اشکباری مکن
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش دوم - داستان گل و بلبل » بخش ۶ - مژده زاغ به بلبل از آمدن گل
نگفتم چنین بی قراری مکن
نگفتم شب و روز زاری مکن
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش چهارم » بخش ۳۲ - در صبر وصابری
به غم صبر کن بیقراری مکن
به رخ اشک از دیده جاری مکن