فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۲
چو آورد لشکر به پیش فرات
سپه را عدد بود بیش از نبات
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۴
بیاورد لشکر ز رود فرات
به هامون سپه بیش بود از نبات
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۷ - داستان طلخند و گو
شد از رنج وز تشنگی شاه مات
چنین یافت از چرخ گردان برات
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۳
بیامد سپه تابه آب فرات
نماند اندر آن بوم جای نبات
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۱ - گفتار در شاهی اسطلیناس
به شهری که خوانی همی قسطنات
یکی دیر پا کرده پیش فرات
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۲ - مناجات به درگاه باری عز شأنه
چو پایان پذیرد حد کاینات
نماند در اندیشه دیگر جهات
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۹ - ستایش اتابیک اعظم نصرةالدین ابوبکربن محمد
زهی خضر و اسکندر کاینات
که هم ملک داری هم آب حیات
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۶۰ - رفتن اسکندر به ظلمات
سکندر به امید آب حیات
همی کرد در رنج و سختی ثبات
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۶۱ - بیرون آمدن اسکندر از ظلمات
گر از بهر آن جوید آب حیات
که از پنجهٔ مرگ یابد نجات
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده
تنومند ازو جمله کاینات
بدو زنده هر کس که دارد حیات
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۳ - در نعت پیغمبر اکرم
سپیدهدمی در شب کاینات
سیاهینشینی چو آب حیات
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۳۴ - رسیدن اسکندر به عرض جنوب و ده سرپرستان
دهد هرکسی مال خود را زکات
به تاراجشان کس نیارد برات
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۳۷ - بازگشتن اسکندر از حد شمال به عزم روم
دواگر بود جمله آب حیات
وفا چون کند چون درآید وفات
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۳۹ - سوگند نامه اسکندر به سوی مادر
به جانی کزو جانور شد نبات
به جان داوری کارد از غم نجات
سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۲۳ - حکایت
گشاید دری بر دل از واردات
فشاند سر دست بر کاینات
حکیم نزاری » دستورنامه » بخش ۴ - فصل در اخلاق - خطاب به خود
ملایک صفت باش کز مُهلکات
ز اخلاق پاکیزهیابی نجات