گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۰۸

 

ز رقیب او چه سازم که کند نظر بکین هم

چه رخی گشاده دارد که کند گره جبین هم

ز غم بهشت رویی من خسته را چه دوزخ

جگریست پر ز آتش نفسی است آتشین هم

بکشد هزار عاشق نکشیده تیغ و شاید

[...]

اهلی شیرازی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۷

 

نه من از تو مهر خواهم نه تو بگذری ز کین هم

نه تر است این مروت نه مراست چشم این هم

چه بهانه ساخت دیگر به هلاک بیگناهان

که تعرض است بر لب گرهیست بر جبین هم

به میان جنگ و صلحت من و دست و آن دعاها

[...]

وحشی بافقی
 
 
sunny dark_mode