سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲۷
چند روزی درین جهان بودم
بر سر خاک باد پیمودم
بِدْویدم بسی و دیدم رنج
یک شب از آز خویش نغنودم
نه یکی را به خشم کردم هجو
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۵۴ - حکایت
من بدان مجلس اندرون بودم
زان عبارت به دل برآسودم
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۲۱ - حکایت در عفو پادشاه
بر گناهم گناه بفزودم
بر تن و جان خود نبخشودم
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۷ - در مدح اقضیالقضاة نجمالدّین ابوالمعالیبن یوسفبن احمد الحدّادی
به دو لفظ نکو که بشنودم
یک در اندر فلک بیفزودم
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۵ - فی بیان حاله و حسب احواله رحمةاللّٰه علیه
شعرا را به لفظ مقصودم
زین قبل نام گشت مجدودم
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
من کنیز فلان ملک بودم
که ازو گرچه مرد خوشنودم
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
نزل او چون به شرط فرمودم
خواندم و حشمتش بیفزودم
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
روز تا روز قدرش افزودم
آهنی را به زر بر اندودم
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
چون از آن ماندگی برآسودم
شکر کردم که بهترک بودم
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
من بدان گفته هیچ نفزودم
کارزومند آن سخن بودم
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
دست بر سیم ساده میسودم
سخت میگشت و سست میبودم
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۹ - نشستن بهرام روز سهشنبه در گنبد سرخ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم چهارم
من که شکر به دُر درافزودم
وآن در و آن شکر به هم سودم
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۹ - نشستن بهرام روز سهشنبه در گنبد سرخ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم چهارم
من که مهره به خود برآمودم
سر به مهر رضای او بودم
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۵
دوش در عیش و عشرتی بودم
کز طرب تا بروز نغنودم
یا ربود و شراب و شمعی و من
زحمت اندر میانه، من بودم
با وصالش غمی فرو گفتم
[...]
سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۴۱
من ز خدمت دمی نیاسودم
گاه و بیگاه در سفر بودم
ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۶٢٩
مدتی در پی هوی و هوس
عرصه بر و بحر پیمودم
روز ننشستم از طلب نفسی
شب زمانی ز فکر نغنودم
چون برین مدت مدید گذشت
[...]