گنجور

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۴۲ - فصل در صفت عشق و محبت

 

مرکب عشق سخت تیزرو است‌

هر زمانیش منزلی ز نو است

سنایی
 

سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۲۳ - در بیان آن که آدمی اوست که ممیز باشد تا تواند فرق کردن میان حق و باطل و دروغ و راست و قلب و نقد. از این رو می‌فرماید پیغامبر علیه السلام که اَلمُؤْمِنُ کَیِّسٌ ممیزٌ. در هر که تمیز باشد به نقش ظاهر فریفته نشود همچنانکه صراف به نقش درم و سکهٔ آن فریفته نمی‌شود، مردان حق صرافان‌اند نقد را از قلب و حق را از باطل میدانند و جدا می‌کنند و در تقریر آنکه مدح اولیاء میکردم شیطان از سر رهزنی که خلق اوست گفت از مدح دیگران تو را چه فایده و خواست که مرا از آن طاعت باز دارد. همچنانکه به شخصی که دایم یا رب میگفتی گفت چند یا رب میگوئی، چون تو را لبیکی جواب نمیرسد بدین طریق آن رهرو را از راه برد تا سال‌ها از ذکر و طاعت بماند. بعد مدت‌ها از حق تعالی بوی خطاب رسید که ترک یا رب گفتن چرا کردی. گفت از آن که لبیک جواب نمیرسید. حق تعالی فرمود که آن یا رب گفتن تو عین لبیک گفتن من است، آخر من تو را بر آن میدارم که یا رب میگوئی و اگر چنین نیست دیگران چرا نمیگویند. پس به خود آمد و دانست که آن منع مکر شیطان است. باز بر سر رشته افتاد و به یا رب گفتن مشغول شد

 

دان که آن مدحها از آن تو است

زانکه این یکدلی بری ز دواست

سلطان ولد
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۸

 

این جفا کارییت که نو به نو است

مگر این جان کشته را درو است

چون ترا نیست نیم کنجد شرم

گفت من نزد تو به نیم جو است

چشم بر کشتنم گماشته ای

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۴۴ - در تناکح و توالد

 

این گنه را که عذر داند خواست؟

وین تحکم به مذهب که رواست؟

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۸۵ - در تلقین ذکر

 

آنکه نامش همیبری شنواست

گر نداری فغان و نعره رواست

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۰۸ - در معنی سماع

 

پیش جمعی که این سماع رواست

مینماید که بر سبیل دواست

اوحدی
 

جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » غزلیات » شمارهٔ ۴۳

 

توسنت را رکاب ماه نو است

در رکاب تو مه پیاده رو است

از عنان تو باز می ماند

مسرع وهم اگرچه تیزدو است

طاق گردون که پیشتر بستند

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۴۰ - حکایت بر سبیل تمثیل

 

تا مرا جای بودن این مأواست

گوش من بر صدای آن آواست

جامی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در ستایش ولی سلطان و بکتاش بیگ و قاسم بیگ

 

رفعتش کانچنان بلند رواست

زانسوی چرخ آسمان نواست

وحشی بافقی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱

 

درد مردان، از چه یارب بی دواست؟!

کام دونان، از چه از گردون رواست؟!

آذر بیگدلی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode