گنجور

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » ترکیبات و ترجیعات » شمارهٔ ۲ - هم در مدح او

 

چرخ بی حشمت تو روشن نیست

ملک بیرای تو مزین نیست

نیست آهن به بأس و همت تو

ورچه چیزی به بأس آهن نیست

بی نمودار طبع صافی تو

[...]

مسعود سعد سلمان
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۹ - بر تخت نشستن بهرام به جای پدر

 

گر ترا این حدیث روشن نیست

عهده بر راوی‌ست بر من نیست

نظامی
 

سراج قمری » گزیدهٔ اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲

 

دوستی کن که هریک دوست بود

هیچکس در جهانش دشمن نیست

تا به هم نیست جمع آتش و موم

شب تاریک جمع، روشن نیست

سراج قمری
 

سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۲۳ - در بیان آن که آدمی اوست که ممیز باشد تا تواند فرق کردن میان حق و باطل و دروغ و راست و قلب و نقد. از این رو می‌فرماید پیغامبر علیه السلام که اَلمُؤْمِنُ کَیِّسٌ ممیزٌ. در هر که تمیز باشد به نقش ظاهر فریفته نشود همچنانکه صراف به نقش درم و سکهٔ آن فریفته نمی‌شود، مردان حق صرافان‌اند نقد را از قلب و حق را از باطل میدانند و جدا می‌کنند و در تقریر آنکه مدح اولیاء میکردم شیطان از سر رهزنی که خلق اوست گفت از مدح دیگران تو را چه فایده و خواست که مرا از آن طاعت باز دارد. همچنانکه به شخصی که دایم یا رب میگفتی گفت چند یا رب میگوئی، چون تو را لبیکی جواب نمیرسد بدین طریق آن رهرو را از راه برد تا سال‌ها از ذکر و طاعت بماند. بعد مدت‌ها از حق تعالی بوی خطاب رسید که ترک یا رب گفتن چرا کردی. گفت از آن که لبیک جواب نمیرسید. حق تعالی فرمود که آن یا رب گفتن تو عین لبیک گفتن من است، آخر من تو را بر آن میدارم که یا رب میگوئی و اگر چنین نیست دیگران چرا نمیگویند. پس به خود آمد و دانست که آن منع مکر شیطان است. باز بر سر رشته افتاد و به یا رب گفتن مشغول شد

 

گفتگویم از اوست از من نیست

جنبش از جانهاست از تن نیست

سلطان ولد
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۵ - طفل یتیم

 

کودکی کوزه‌ای شکست و گریست

که مرا پای خانه رفتن نیست

چه کنم، اوستاد اگر پرسد

کوزهٔ آب ازوست، از من نیست

زین شکسته شدن، دلم بشکست

[...]

پروین اعتصامی
 
 
sunny dark_mode