گنجور

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۹ - صفت سمنار و ساختن قصر خورنق

 

دست بخشنده که‌آفتِ درم است

حاجب‌الباب درگهِ کرم است

نظامی
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳

 

این چه سوداست کز تو در سر ماست

وین چه غوغاست کز تو در بر ماست

از تو در ما فتاده شور و شری

این همه شور و شر نه در خور ماست

تا تو کردی به سوی ما نظری

[...]

عطار
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۴

 

خون دل تا شراب احمر ماست

گردش رنگ دور ساغر ماست

خاک گردید بر شدن بفلک

شیوهٔ عجز زورآور ماست

بطپیدن زخویشتن رفتم

[...]

جویای تبریزی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۷

 

گفت روبه چو خاطرت گرم است

گوش تو سفته گردنت نرم است

ادیب الممالک
 
 
sunny dark_mode