×
عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۵۳
گنجشک از آنکه فزون دارد تاو(؟)
در کشیده بپشت ماهی و گاو
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۱ - صفت بانوی قوال
در هم افتاده اند چون خر و گاو
همه با یکدیگر بکاوا کاو
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۲۸ - فی مذمّة اعدائه و حسّاده
از برای دو سیر روغن گاو
معده چون آسیا گلو چون ناو
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۴۸ - حکایت روحاللّٰه علیهالسّلام و ترک دنیا و مکالمهٔ او با ابلیس
هست بسیار خوار همچون گاو
معده چون آسیا گلو چون ناو
نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الملک والطائر فنزة » بخش ۳
داشت زالی بروستای چکاو
مهستی نام دختری و دو گاو
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۹۴ - بالبدیهه در صفت خربزه
خوان خسرو فلک مثال و در او
افتابی است ده هلال بر او
آفتابی که آفتابش پخت
که نهد بر سپهر خوان مگر او
آفتابی چو غنچه سر بسته
[...]
حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۱۴ - پاسخ روز به شب
دو لب زنگیان چو گرده گاو
هر دو سوراخ انفشان چو دو ناو
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » هشت بهشت » بخش ۱ - آغاز کتاب و منتخب یکی از داستانهای هشت بهشت
برگ و شاخی که خورد کرده او
دیدم افتاده نمی خورد او
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۲۷ - حکایت آن غوری که در مناره پنهان شده بود و فریاد می کرد که مرا مجویید که من اینجا نیستم
مانده و گرسنه ز راه تکاو
بر کتف توبره به پا گرگاو