گنجور

فلکی شروانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷ - نقل از سفینه فرخ

 

ای غمت برده شادمانی من

بی تو تلخ است زندگانی من

به سر تو که با تو نتوان گفت

صفت رنج و ناتوانی من

از جوانی و حسن خویش بترس

[...]

فلکی شروانی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۱ - بردن سرهنگ بهرام‌گور را به مهمانی

 

خواست رفتن از مهربانی من

در سر مهر زندگانی من

نظامی
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶۸

 

ای دل و جان زندگانی من

غم تو برده شادمانی من

کردم از چشم و دل شراب و کباب

می نیایی به میهمانی من

دو جهان ترک کرده‌ام که توی

[...]

عطار
 

حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۲۲ - داستان میراث قطب الدین حیدر

 

بعد از این شد گران گرانی من

تلخ شد ذوق زندگانی من

حکیم نزاری
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۱۵ - حال عشق شاه‌زاده با گدا

 

جان‌گدازست ناتوانی من

مرگ بهتر ز زندگانی من

هلالی جغتایی
 
 
sunny dark_mode