گنجور

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۹ - ثنا

 

ای بزرگی که رای صایب تو

کارهای عمل به سامان کرد

کار کرد هنر کفایت تو

بر کفاة زمانه تاوان کرد

هر چه تاریک دید روشن ساخت

[...]

مسعود سعد سلمان
 

سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۷ - در مدح مسعود سعد سلمان

 

ای عمیدی که باز غزنین را

سیرت و صورتت چو بستان کرد

باز عکس جمال گلفامت

حجرهٔ دیده را گلستان کرد

باز نطق زبان در بارت

[...]

سنایی
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۶۶

 

به خدایی که کوه و دریا را

خازن در و لعل رخشان کرد

که من از درد فرقت لب تو

آن کشید م که شرح نتوان کرد

انوری
 

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۱

 

به خدایی که ید قدرت او

گردش چرخ را به فرمان کرد

که چنانم ز آرزومندی

که به صد نامه شرح نتوان کرد

مجیرالدین بیلقانی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۲ - لشکر کشیدن خاقان چین به جنگ بهرام‌گور

 

خویشتن رفت و روی پنهان کرد

با چنان حربه حرب نتوان کرد

نظامی
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۹

 

روی در زیر زلف پنهان کرد

تا در اسلام کافرستان کرد

باز چون زلف برگرفت از روی

همه کفار را مسلمان کرد

دوش آمد برم سحرگاهی

[...]

عطار
 

کمال‌الدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۵۶

 

دوش با من نگار من آن کرد

که بصد سال عذر نتوان کرد

زلف بر بند خود بدستم داد

حلّ آن مشکلاتم آسان کرد

قصب از پیش ماه دور انداخت

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۱۰ - وله ایضا

 

اینت سردی که این زمستان کرد

که همه کاره ما پریشان کرد

تاختن کرد لشکر بهمن

خانه بر خلق همچو زندان کرد

آب را تخته بند کرد به جوی

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۵

 

هجر با روزگار من آن کرد

که صفت جز به وصل نتوان کرد

به دو زلفت که روزگارِ مرا

گاه مجموع و گه پریشان کرد

به دو چشمت که ملک پیمان را

[...]

حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۱ - در توحید

 

لیک فرعون اگرچه بهتان کرد

نتوانست دفع ثعبان کرد

حکیم نزاری
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۹۵

 

آنچه یک چند آب حیوان کرد

لب لعلت هزار چندان کرد

چون بدید آفتاب رنگ لبت

لعل را زیر سنگ پنهان کرد

ابر از رشک در دندانت

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۲۵

 

هر که ماهی شور بریان کرد

معده خویش بحر عمان کرد

سر اسرار خویش راگیپا

دوش از چشم کله پنهان کرد

پیش کشمش مویز می نازد

[...]

صوفی محمد هروی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode