×
خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۲
دوست داری که دوستدار کشی
هر دلی را هزار بار کشی
تو گرفتار عشق را زِ نهان
دَم دَهی پَس به آشکار کشی
رشتهٔ جانْ سیَه کُنی چون شمع
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » هشت بهشت » بخش ۱ - آغاز کتاب و منتخب یکی از داستانهای هشت بهشت
من بران سو شدم بخار کشی
دیدم و کردمش مهار کشی
عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۸
تا بدانی که دوستدار کشی
نکشی چون من، ار هزار کشی
تا کی از عشوه نیم مستان را
بشکنی جام و در خمار کشی
آتشم زن که زنده گردم باز
[...]