گنجور

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۵ - صفت بزم بهرام در زمستان و ساختن هفت گنبد

 

فندقی رنگ داده عنابش

گشته شنگرف سوده سیمابش

نظامی
 

عراقی » عشاق‌نامه » آغاز کتاب » بخش ۷ - سبب نظم کتاب

 

هیچ چشمی ندیده در خوابش

رخ ندید آفتاب و مهتابش

عراقی
 

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۹

 

هر که بی دوست می‌برد خوابش

همچنان صبر هست و پایابش

خواب از آن چشم چشم نتوان داشت

که ز سر برگذشت سیلابش

نه به خود می‌رود گرفته عشق

[...]

سعدی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۹۶

 

در جهان دل مبند و اسبابش

می جهد برق از ابر سنجابش

گل سیراب ازین چمن مطلب

العطش می زند لب آبش

هر که پهلو ز لاغری دزدید

[...]

صائب تبریزی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۴

 

جوی شهد است لعل سیرابش

تشنگی میفزاید از آبش

روز ما نذر طره ی سیهش

بخت ما وقف چشم پر خوابش

دل مسکین و جعد مشکینش

[...]

نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۵

 

هیچ عاقل به خانه بندد نقش

تا ببندد گذار سیلابش

از خرابی بن نشاط چه غم

در شکن سقف و بر کن ابوابش

تا نیاید فرود بام سرای

[...]

نشاط اصفهانی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۶۱۳

 

چشم مهجور کی بود خوابش

که بر آبست صبر و پایابش

حاش لله اگر بیارامد

آنکه کشتی شکسته سیلابش

نبودش اشتیاق آب بسر

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 
 
sunny dark_mode