گنجور

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷

 

دل در آن یار دلاویز آویخت

فتنه اینست که آن یار انگیخت

دل و دین و می و عهد و قوت

رخت بر سر به یکی پای گریخت

دل من باز نمی‌یابد صبر

[...]

انوری
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول

 

غم روزیت چو در جان آویخت

آبت از دیده و از دل خون ریخت

شیخ بهایی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - داستان کفش ابوالقاسم طنبوری بغدادی

 

ساعتی سیل سرشک از مژه ریخت

پس از آن حیله دیگر انگیخت

ادیب الممالک
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۲ - صخر شرید

 

صخر برگشت و یکی تیغ آهیخت

حرب را با پسر ثور آویخت

ملک‌الشعرا بهار
 
 
sunny dark_mode