گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳۴

 

از دل رفته نشان می‌آید

بوی آن جان و جهان می‌آید

نعره و غلغله آن مستان

آشکارا و نهان می‌آید

گوهر از هر طرفی می‌تابد

[...]

مولانا
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۵

 

نام لبت چون به زبان می آید

آب حیاتم به دهان می آید

هر نفسی پیش لب جانبخشت

خضر به دریوزه جان می آید

رخش جفا بر سر ما می رانی

[...]

جامی
 
 
sunny dark_mode