گنجور

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۳

 

مو به مو بستهٔ آن زلف گره گیر شدم

آخر از فیض جنون قابل زنجیر شدم

کاش ابروی کجش بنگری از دیدهٔ راست

تا بدانی که چرا کشتهٔ شمشیر شدم

نه کنون می‌خورد آن صف‌زده مژگان خونم

[...]

فروغی بسطامی
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۶

 

پای بند خم آن زلف گره گیر شدم

از جنون عاقبت الامر به زنجیر شدم

این همه چین نه ز پیری است که دارم به جبین

در جوانی ز غم یار چنین پیر شدم

نه ز بسیاری عمر است که پشتم شده خم

[...]

بلند اقبال
 
 
sunny dark_mode