گنجور

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵

 

دل در اندیشهٔ آن زلف گره‌گیر افتاد

عاقلان مژده که دیوانه به زنجیر افتاد

خواجه هی منع من از باده‌پرستی تا کی

چه کند بنده که در پنجهٔ تقدیر افتاد

دامنش را ز پی شکوه گرفتم روزی

[...]

فروغی بسطامی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۱ - مس قلب در خور اکسیر

 

دل به تدبیر بر آن زلف چو زنجیر افتاد

وای بر حالت دزدی که به شبگیر افتاد

دانه خال لب و دام سر زلف تو دید

شد پشیمان که در این دام چرا دیر افتاد

گاه و بیگاه ز بس آه کشیدم ز غمت

[...]

عارف قزوینی
 
 
sunny dark_mode