گنجور

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷

 

یاد باد آن که سرِ کویِ توام منزل بود

دیده را روشنی از خاکِ درت حاصل بود

راست چون سوسن و گل از اثرِ صحبتِ پاک

بر زبان بود مرا آن‌چه تو را در دل بود

دل چو از پیرِ خِرَد نَقلِ مَعانی می‌کرد

[...]

حافظ
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۵۶

 

دانه خال تو روزی که مرا در دل بود

حاصل روی زمین از من بی حاصل بود

مست نازی که تسلی به خبر بودم ازو

در میان من و او بیخبری حایل بود

نیست امروز غم روی زمین بر دل من

[...]

صائب تبریزی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۱

 

هر چه جز ذکر تو افسانهٔ لاطایل بود

هر چه جز یاد تو اندیشهٔ بی‌حاصل بود

بهوس بیهده دادیم دل از دست و دریغ

کانچه جستیم و ندیدیم ز کس با دل بود

از طلب حاصلم این شد که کنون دانستم

[...]

نشاط اصفهانی
 

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۸

 

تا زحال دل من دلبر من غافل بود

آنچه کام من و دل بود از او حاصل بود

رست جان از تن و صد شکر که زایل گردید

آنچه یک چند میان من و او حایل بود

تا نه جان بود فدای تو از این بودم شرم

[...]

سحاب اصفهانی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۹ - نشاط اصفهانی

 

بی هوس بیهده دادیم دل از دست دریغ

کانچه جستیم و ندیدیم ز کس با دل بود

از طلب حاصلم این شد که کنون دانستم

کانچه را می‌طلبم بی طلبی حاصل بود

نکنم گوش به افسانهٔ ناصح که خود او

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۷

 

من پی دلبر واو را بر دل منزل بود

دل بیهوش مرا بین چه عجب غافل بود

تحفه ای از دل وجان در برجانان بردم

لیک مقبول نیفتاد که ناقابل بود

«شربتی از لب لعلش نچشیدیم آخر»

[...]

بلند اقبال
 

نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۷۱

 

تیشه بر پا زدی ار داغ منش در دل بود

آن قوی پنجه که در کوهکنی کامل بود

بچه دل آینه عکس تو در آغوش کشید

مگر از آه سحرگاهی ما غافل بود

بردم از سوز جگر لابه ز حد پیش رقیب

[...]

نیر تبریزی
 
 
sunny dark_mode