گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۸۲

 

ایکه زلف سیهت بر گل روی آشفتست

ز آتش روی تو آب گل سوری رفتست

در دهانت سخنست ارچه بشیرین سخنی

لب شکّر شکنت عذر دهانت گفتست

همچو خورشید رخ اندر پس دیوار مپوش

[...]

خواجوی کرمانی
 
 
sunny dark_mode