گنجور

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳

 

روشن از پرتوِ رویت نظری نیست که نیست

مِنَّت خاکِ درت بر بصری نیست که نیست

ناظرِ روی تو صاحب نظرانند آری

سِرِّ گیسوی تو در هیچ سری نیست که نیست

اشکِ غَمّازِ من ار سرخ برآمد چه عجب؟

[...]

حافظ
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۰۶

 

خسته چشم تو صاحب نظری نیست که نیست

تشنه لعل تو روشن گهری نیست که نیست

این چه شورست که حسن تو به عالم افکند؟

که نمکدان ملاحت جگری نیست که نیست

بخیه شبنم و گل بر رخ کار افتاده است

[...]

صائب تبریزی
 

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۲

 

اشک من مانع آه سحری نیست که نیست

ورنه آه سحری را اثری نیست که نیست

خبر این است که کس نیست ز خود بیخبران

ورنه در بی خبریها خبری نیست که نیست

مست آن شد که لب از باده ی مستانه نیست

[...]

سحاب اصفهانی
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲

 

شورش عشق تو درهیچ سری نیست که نیست

منظر روی تو زیب نظری نیست که نیست

نیست یک مرغ دلی کش نفکندی بقفس

تیر بیداد تو تا پر به پری نیست که نیست

ز فغانم ز فراق رخ و زلفت بفغان

[...]

حکیم سبزواری
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۹

 

بر سر راه تو افتاده سری نیست که نیست

خون عشاق تو در ره‌گذری نیست که نیست

غیرت عشق عیان خون مرا خواهد ریخت

که نهان با تو کسی را نظری نیست که نیست

من نه تنها ز سر زلف تو مجنونم و بس

[...]

فروغی بسطامی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۸۹ - وادی عشق

 

داغت ای تشنه جگر! بر جگری نیست که نیست

سر سودای تو در هیچ سری نیست که نیست

پای مردانه نهادی به ره وادی عشق

گرچه دیدی که در آن ره خطری نیست که نیست

تشنه لب، جان به سپردی به لب آب روان

[...]

ترکی شیرازی
 

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۶۰

 

مست صهبای تو در هر گذری نیست که نیست

زانکه سودای تو در هیچ سری نیست که نیست

سینه گنجینۀ عشق تو و از لخت جگر

لعل رمانی و والا گهری نیست که نیست

همتی بدرقۀ راه من گمشده کن

[...]

غروی اصفهانی
 

فرخی یزدی » دیوان اشعار » دیگر سروده‌ها » شمارهٔ ۱۳ - اوضاع داخله

 

الغرض از ستم و جور اثری نیست که نیست

خبر این است که اینجا خبری نیست که نیست

الغرض از ستم و جور اثری نیست که نیست

خبر این است که اینجا خبری نیست که نیست

الغرض از ستم و جور اثری نیست که نیست

[...]

فرخی یزدی
 
 
sunny dark_mode