قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۴ - در مدح امیری صاحب طرف و اظهار گله و تقاضای صله
ای بزرگی که در آفاق تو را دیگر نیست
وز همه عالم چون گوهر تو گوهر نیست
بی جوار در تو مرد درم را زر نیست
بی وجود کف تو مرغ کرم را پر نیست
گر فلک خوانمت از جاه روا باشد از آنک
[...]
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵
کیست آن کش سر پیوند تو در خاطر نیست
یا نظر با تو ندارد مگرش ناظر نیست
نه حلالست که دیدار تو بیند هر کس
که حرامست بر آن کش نظری طاهر نیست
همه کس را مگر این ذوق نباشد که مرا
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ١٧۴
مخور ای ابن یمین غم چو وفاقت برسد
بحضور عم و خال و پدر و مادر نیست
هر وفاتی که بسلطانیه واقع گردد
تو یقین دان که بفریومد از آن خوشتر نیست
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۴۷
هیچکس نیست که منظور مرا ناظر نیست
گرچه بر منظرش ادراک نظر قادر نیست
ایکه از ذکر به مذکور نمیپردازی
حاصل از ذکر زبان چیست چو دل ذاکر نیست
نسبت ما مکن ای زاهد نادان به فجور
[...]
کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۷
هر که را نقش خط و خال تو در خاطر نیست
گر دم از مشک زند خاطر او عاطر نیست
صورتت مظهر من است ولی این معنی
همچو حسن دگران بر همه کی ظاهر نیست
ساکن کوی تو از دور رخت بیند و بس
[...]
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰
مردم دیدهٔ ما جز به رُخَت ناظر نیست
دل سرگشتهٔ ما غیرِ تو را ذاکر نیست
اشکم احرامِ طوافِ حَرَمَت میبندد
گرچه از خونِ دلِ ریش دمی طاهر نیست
بستهٔ دام و قفس باد چو مرغ وحشی
[...]
وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۹
تا به آخر نفسم ترک تو در خاطر نیست
عشق خود نیست اگر تا نفس آخر نیست
اثر شیوهٔ منظور کند هر چه کند
میل این فتنه نخست از طرف ناظر نیست
عیب مجنون مکن ای منکر لیلی که ز دور
[...]
قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۳
فتنهجویی ز بت خویش مرا باور نیست
گر دمی بر سر نازست دمی دیگر نیست
شکوه از خامی عاشق نکند معشوقی
حسن از عشق در آیین وفا کمتر نیست
بهر ظرفی که ندارم چه کشم رنج خمار
[...]
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳۱
مردم دیده ما جز به رهت ناظر نیست
دل سرگشته ما غیر تو را ذاکر نیست
اشکم احرام طواف حرمت میبندد
گرچه از خون دل خویش دمی طاهر نیست
بسته دام قفس باد چو مرغ وحشی
[...]
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳۱
مردم دیده ما جز به رهت ناظر نیست
دل سرگشته ما غیر تو را ذاکر نیست
اشکم احرام طواف حرمت میبندد
گرچه از خون دل خویش دمی طاهر نیست
بسته دام قفس باد چو مرغ وحشی
[...]
آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۲
غیر سرت بسر و غیر تو در خاطر نیست
نیست ازاهل نظر هر که بتو ناظر نیست
شاهد غیبی و بی پرده و درعین ظهور
ظاهر این است که این بر همه کس ظاهر نیست
هر چه بینی زبدایت بنهایت برسد
[...]
آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۵
خاطرت هست که جز یاد در تو خاطر نیست
من شهید نظر و یار بمن ناظر نیست
ظاهرا گفت رقیب از نظرش افتادی
آری آن نظره که با من بودش ظاهر نیست
آخرین داروی دردم زطبیب آید کی
[...]
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۵۹
جز به بوی تو مشام دل و جان عاطر نیست
خاطری کز تو فراغت طلبد خاطر نیست
سالکی را که دل از کف نبرد جذبۀ شوق
گرچه عمری بسلوک است ولی سائر نیست
دیده ای را که بود جز به تو هر سو نظری
[...]