گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳۳

 

دل بی صبر به طوفان بلا رهبر ماست

بال موج خطر از کشتی بی لنگر ماست

بوسه آن لب میگون و لب ما، هیهات

این می لعل، زیاد از دهن ساغر ماست

عشرت روی زمین، قالب بی جانی ازوست

[...]

صائب تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۳

 

طوق چون فاخته‌، شیرازهٔ مشت پر ماست

حلقهٔ دود،‌کمند کف خاکستر ماست

همچو خاک آینهٔ صورت اُفتادگی‌ام

گرد نقش قدم راهروان جوهر ماست

بسکه چون تیر گذشت از بر ما عیش شباب

[...]

بیدل دهلوی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۵

 

آه شبگیر علم، ملک سحر کشور ماست

گوهر اشک نگین، داغ جنون افسر ماست

تو که یغما که اگر سلطنت فقر این است

کی نه پرویز نه جمشید گدای در ماست

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۵

 

آه شبگیر علم، ملک سحر کشور ماست

گوهر اشک نگین، داغ جنون افسر ماست

یغمای جندقی
 
 
sunny dark_mode