گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۳۱

 

در فروبند که ما عاشق این میکده‌ایم

درده آن باده جان را که سبک دل شده‌ایم

برجه ای ساقی چالاک میان را بربند

به خدا کز سفر دور و دراز آمده‌ایم

برگشا مشک طرب را که ز رشک کف تو

[...]

مولانا
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۶

 

باز هشیار برون رفته و مست آمده ایم

وز می لعل لبت باده پرست آمده ایم

تا ابد باز نیائیم از پی آنک

مست جام لبت از عهد الست آمده ایم

از درت بر نتوان خاست از آنروی که ما

[...]

خواجوی کرمانی
 
 
sunny dark_mode