گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۷

 

نوبهار است و چمن در پی سامان گل است

ابر بر روی هوا، دود چراغان گل است

بس که گل سر زده از هر سر خار ماهی

کوچه ی موج به دریا چو خیابان گل است

مستی از لاله سر شحنه چراغان کرده ست

[...]

سلیم تهرانی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۲

 

خط پشت لب میگون تو عنوان گل است

دهنت نقطهٔ بسم الله دیوان گل است

شده از یاد تو هر قطرهٔ خونم چمنی

موج خون جگرم جوش خیابان گل است

مزه از شور دلم رفت چو زخمش به شد

[...]

جویای تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۲

 

خنده‌صبحی‌ست‌که در بندگریبان‌گل است

عیش موجی‌ست‌که سرگشتهٔ توفان‌گل است

غنچه را بوی دل‌افزا سخن زیرلبی‌ست

خلق خوش ابجد طفلان دبستان‌گل است

محو رنگینی گلزار تماشای توام

[...]

بیدل دهلوی
 
 
sunny dark_mode