گنجور

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵۷

 

همچو جوهر همه تن دیدهٔ حیران کردند

سخت مستغرقم این آینه رویان کردند

آه چون غنچه به یک جنبش مژگان این قوم

مشت چاک دل ما را به گریبان کردند

غنچه سان بسکه زخوناب جگر لبریزم

[...]

جویای تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷۶

 

خوش‌خرامان اگر اندیشهٔ جولان کردند

گردش رنگ مرا جنبش دامان‌ کردند

دام من در گره حلقهٔ افلاک نبود

چون نگاهم قفس از دیده حیران‌ کردند

به سراغم نتوان جز مژه برهم چیدن

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷۷

 

ذره تا مسهر هزار آینه عریان‌ کردند

ما نگشتیم عیان هر چه نمایان ‌کردند

بیخودی حیرت حسن عرق ‌آلود که داشت

که دل و دیده یک آیینه چراغان کردند

حسن بیرنگی او را ز که یابیم سراغ

[...]

بیدل دهلوی
 
 
sunny dark_mode