گنجور

عبید زاکانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲

 

باز در میکده سر حلقهٔ رندان شده‌ام

باز در کوی مغان بی سر و سامان شده‌ام

نه به مسجد بودم راه و نه در میکده جای

من سرگشته در این واقعه حیران شده‌ام

بر من خستهٔ بیچاره ببخشید که من

[...]

عبید زاکانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۰۸

 

گرچه از مشق جنون خواب پریشان شده ام

خط آزادی اطفال دبستان شده ام

خود فروشی است گران بر دل آزاده من

راضی از جوش خریدار به زندان شده ام

منم آن کشتی بی حوصله در بحر وجود

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode