گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۱

 

بده آن راح روان بخش که در مجلس خاص

مایه ی روح فزائی بود از روی خواص

دوستان شمع شبستان و پریوش ساقی

ماه خوش نغمه نواساز و حریفان رقّاص

عقل را ره نبود بر در خلوتگه عشق

[...]

خواجوی کرمانی
 

کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۰

 

از حجب های تعین دل اگر یافت خلاص

در حرم عشق شود خاص الخاص

ذره وصلش بکف آور که جهان پرتو او است

جان که در بحر دل و دیده خود شد غواص

پیش خورشید جمالش که همه پرتو اوست

[...]

کوهی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۹۴

 

جان نخواهد که شود ز آتش شوق تو خلاص

ماهی دلشده در بحر خیالت غواص

به هواداری تو شمع صفت از سر سوز

کردم ایثار تن خویش ز روی اخلاص

هم چو پروانه بر شمع جمال تو تمام

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۹۴

 

جان نخواهد که شود ز آتش شوق تو خلاص

ماهی دلشده در بحر خیالت غواص

به هواداری تو شمع صفت از سر سوز

کردم ایثار تن خویش ز روی اخلاص

هم چو پروانه بر شمع جمال تو تمام

[...]

فیض کاشانی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۰ - مظفر کرمانی قُدِّسَ سِرُّه

 

غایب از خویش شو و حاضر ما باش مدام

تا که سازیم ترا منسلک سلک خواص

رو به هر کار که آری چه به غیبت چه حضور

اولا بایدت از حضرت ما آشر خاص

رضاقلی خان هدایت
 

ملک‌الشعرا بهار » مستزادها » داد از دست خواص

 

از خواص است هر آن بد که رود بر اشخاص

داد از دست خواص

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مستزادها » داد از دست خواص

 

کیست آن کس که ز بیداد خواص است خلاص

داد از دست خواص

که خرابی همه از دست خواص است خواص

داد از دست خواص

ور عوامی سقطی گفت درافتد به قصاص

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 
 
sunny dark_mode