گنجور

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۴۵

 

زن چو این بشنیده شد خاموش بود

کفشگر کانا و مردی لوش بود

رودکی
 

عطار » منطق‌الطیر » فی‌وصف حاله » فی وصف حاله

 

چند خواهی بحر جان در جوش بود

جان فشاندن باید و خاموش بود

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۸ - در شرح احوال خود و خواب دیدن حضرت مولی و شفا دادن او را فرماید

 

هرکه مهرش داشت او خاموش بود

این سخن تا این زمان سرپوش بود

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل

 

قلب زن مرد مرقع پوش بود

از حقیقت ذرهٔ باهوش بود

عطار
 

حکیم نزاری » سفرنامه » بخش ۵ - حکایت

 

از تغافل پنبه شان در گوش بود

خون آن بیچارگان در جوش بود

حکیم نزاری
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴

 

دوشم آن گلچهره در آغوش بود

حبذا وقتی که ما را دوش بود

لب به لب، رخسار بر رخسار بد

رو به رو، آغوش بر آغوش بود

هرچه آن جز باده بد، مکروه گشت

[...]

سلمان ساوجی
 
 
sunny dark_mode