گنجور

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۸

 

ای ز ما سیر آمده بدرود باش

ما نه خشنودیم تو خشنود باش

کشته ما را گر فراقت ای صنم

تو به خون کشتگان ماخوذ باش

غرقه در دریای هجران توام

[...]

سنایی
 

عطار » پندنامه » بخش ۳۳ - در صفت چار چیز که از چار چیز دیگر می‌‬آید

 

ای برادر بندهٔ معبود باش

تا توانی با سخا و جود باش

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۶۹ - در نصایح

 

تا تو باشی بندهٔ معبود باش

با حیا و با سخا و جود باش

عطار
 
 
sunny dark_mode