گنجور

عطار » منطق‌الطیر » داستان کبک » داستان کبک

 

همچو آتش برنتابم سوز سنگ

یا بمیرم یا گهر آرم به چنگ

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » داستان کبک » داستان کبک

 

هدهدش گفت ای چو گوهر جمله رنگ

چند لنگی چندم آری عذر لنگ

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » داستان کبک » داستان کبک

 

اصل گوهر چیست سنگی کرده رنگ

تو چنین آهن دل از سودای سنگ

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » پرسش مرغان » پرسش مرغان

 

هر کسی را بود عذری تنگ و لنگ

این چنین کس کی کند عنقا به چنگ

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » پرسش مرغان » حکایت محمود و ایاز

 

گر کنی در راه یک ساعت درنگ

ما دو عالم بر تو گردانیم تنگ

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان

 

گفت من بس فارغم از نام و ننگ

شیشهٔ سالوس بشکستم به سنگ

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان

 

شیخ چون افتاد در کام نهنگ

جمله زو بگریختید از نام و ننگ

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » گفتار مردی پاک‌دین

 

زر به صورت رنگ گردانیده سنگ

تو چو طفلان مبتلا گشته به رنگ

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت عنکبوت و خانهٔ او

 

پوست آخر درکشیدند از پلنگ

درکشند آخر ز تو هم بی‌درنگ

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی توحید » عقیدهٔ دیوانه‌ای دربارهٔ عالم

 

گفت هست این عالم پر نام و ننگ

همچو نخلی بسته از صد گونه رنگ

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » فی‌وصف حاله » سال سلیمان از موری لنگ

 

داد آن ساعت جوابش مور لنگ

گفت خشت واپسین در گور تنگ

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۳ - در نکوهش مفتی می‬فرماید

 

او همی بیند که دارد نام وننگ

در شود در نار دوزخ بی‌درنگ

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۳ - در نصیحت و موعظه و تنبیه و خطاب قائم الولایه نمودن فرماید

 

حال تو چون باشداندر گور تنگ

فکر فرما گر تو داری نام وننگ

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۳ - الحكایة ‌و التمثیل

 

این کشیده جمله در خود چون نهنگ

وآن دریده جمله برخود چون پلنگ

عطار
 
 
۱
۲
۳
۱۲
sunny dark_mode