×
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و چهارم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
چون بدانی هیچ نادانی مکن
تا توانی هرچه بتوانی مکن
عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را
چون بدانی هیچ نادانی مکن
تا توانی هرچه بتوانی مکن
عطار » اشترنامه » بخش ۲۴ - رسیدن سالک با پرده چهارم
نور خود را راز پنهانی مکن
جز براه من تو گردانی مکن
حسینی » کنز الرموز » بخش ۵ - در بیان معرفت عشق و تحقیق آن
عقل میگوید پریشانی مکن
عشق میخندد که نادانی مکن
عبید زاکانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۹
بیش از این بد عهد و پیمانی مکن
با سبکروحان گران جانی مکن
زلف کافر کیش را برهم مزن
قصد بنیاد مسلمانی مکن
غمزه را گو خون مشتاقان مریز
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۹۱
دور شو ای عقل نادانی مکن
با سبک روحان گران جانی مکن
عشقبازی کار بی کاران بود
این چنین کار ار نمی دانی مکن
ای که گوئی دل عمارت می کنم
[...]
شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت اول
بیش از این بد عهد و پیمانی مکن
با سبک روحان گرانجانی مکن
غمزه را گو، خون مشتاقان مریز
ملک زان تست، ویرانی مکن
با ضعیفان آنچه در گنجد مگو
[...]
شیخ بهایی » نان و حلوا » بخش ۸ - فی الفوائد المتفرقة فیما یتضمن الاشارة الی قوله تعالی ان الله یأمرکم أن تذبحوا بقرة
پیر چون گشتی، گران جانی مکن
گوسفند پیر قربانی مکن