×
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۱ - باز هم در مرثیهٔ خانوادهٔ خویش
بس وفا پرورد یاری داشتم
بس به راحت روزگاری داشتم
چشم بد دریافت کارم تیره کرد
گرنه روشن روی کاری داشتم
از لب و دندان من بدرود باد
[...]
حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۸۱۰
دوش بس خوش روزگاری داشتم
تا سحر در بر نگاری داشتم
تا برآمد الصلات از پشتِ بام
دست در بوس و کناری داشتم
بر جمالش از لبِ می گونِ او
[...]
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۶۰ - دو محضر
من نمیگویم که کاری داشتم
یا چو تو، بر دوش، باری داشتم