گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰۳

 

گر تو تنگ آیی ز ما زوتر برون رو ای حریف

کز ترش رویی همی‌رنجد دلارام ظریف

گر همی انکار خود پنهان کنی بر روی تو

می‌نماید دشمنی‌ها بر رخ تو لیف لیف

روز گردک بر رخ داماد می‌باشد نشان

[...]

مولانا
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۸۵

 

چهره یارم که باشد چون گل جنت لطیف

قرص مهر و ماه پیشش هست جرمی بس کسیف

گرچه خوبان از ظرافت دلربائی میکنند

دلربائی کس ندیده همچو یار من ظریف

خوش نمایندم بهم ز انگشت خلقی چون هلال

[...]

نورعلیشاه
 

طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۲

 

یار ما را پیرهن از برگ گل باشد لطیف

از حریر پرتو مه بر رخش دارد نظیف

غنچه‌اش هر دم برد از آتش یاقوت آب

کی شود لعل بدخشان با لب لعلش حریف!

این چه نیرنگ است در بازار امکان از غمش

[...]

طغرل احراری
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱۵ - در تهنیت عید مولود - در ماه رجب ۱۳۳۹ هجری‌قمری

 

اعتکاف اندر گلستان جست باید ای حریف

جست باید ایحریف اندر گلستان اعتکاف

صغیر اصفهانی
 
 
sunny dark_mode