گنجور

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۷۸۹

 

آمدم در دل اساس عشق محکم هم چنان

با غمت جان بلا فرسوده همدم هم چنان

از سپاه هجر شد معموره عمرم خراب

ملک دل سلطان عشقت را مسلم هم چنان

دیگران در بزم وصلت شادکام و سرفراز

[...]

جامی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۵

 

آمدم با ناله‌های زار هم دم هم چنان

مهر برجا عشق باقی عهد محکم همچنان

سر ز سوداهای باطل رفته بر باد و مرا

عزم پابوس تو درخاطر مصمم هم چنان

کشور جان شد ز دست و قلعهٔ تن پست گشت

[...]

محتشم کاشانی
 
 
sunny dark_mode