گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۳۹

 

یاد ایامم که در تن جان ما منزل نداشت

موجه مطلق عنان ما غم ساحل نداشت

پرده بیگانگی در بحر وحدت محو بود

رشته مو از حباب این عقده مشکل نداشت

روز و شب در پرده های شرم خود می کرد سیر

[...]

صائب تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲۷

 

هرکه را دستی ز همت بود جز بر دل نداشت

دستگاه پرتو یک شمع این محفل نداشت

دل به هرنقشی‌که بستم صورت آیینه بود

نسخهٔ تحقیق امکان جز خط باطل نداشت

عاجزیها را غنیمت دان که درباب طلب

[...]

بیدل دهلوی
 
 
sunny dark_mode