گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۱۲

 

ای دهان آلوده جانی از کجا می خورده‌ای

و آن طرف کاین باده بودت از کجا ره برده‌ای

با کدامین چشم تو از ظلمتی بگذشته‌ای

با کدامین پای راه بی‌رهی بسپرده‌ای

با کدامین دست بردی حادثات دهر را

[...]

مولانا
 

همام تبریزی » مفردات » شمارهٔ ۴۰

 

من کیم باری که نامم بر زبان آورده‌ای

یا به نوک کلک در تصنیف نامم برده‌ای

همام تبریزی
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۲۶

 

مردمان گویند از می توبه تا کی کرده‌ای

باز لعبت بازی دیگر برون آورده‌ای

با که بر هم بسته‌ای این نقش و این شَین از کجاست

نذر تا کی کرده‌ای سوگند تا کی خورده‌ای

گه مقصّروار در بحث مراتب مانده‌ای

[...]

حکیم نزاری
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۵

 

تا سودا شب نقاب صبح صادق کرده‌ای

روز را در دامن مشکین شب پرورده‌ای

ای بسا شبها که با مهرت به روز آورده‌ام

تا تو بر رغم دلم یک شب به روز آورده‌ای

از بخاری چشمه خورشید را آشفته‌ای

[...]

سلمان ساوجی
 
 
sunny dark_mode