گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۴

 

جوش حرص از یأس من آخر ز تاب‌وتب نشست

گرد سودنهای دستم بر سر مطلب نشست

نیست هرکس محرم وضع ادبگاه جمال

بر تبسم کرد شوخی خط برون لب نشست

مگذرید از راستیها ورنه طبع‌کج خرام

[...]

بیدل دهلوی
 
 
sunny dark_mode