گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹۴

 

هر به عمری نزد خود روزی به مهمانم بری

پرده پیش رخ ببندی، پس در ایوانم بری

خود نخواهی هیچ وقتم ور بخوانی ساعتی

خون چشم من بریزی، تا که بر خوانم بری

دست بیرون آوری از پرده، چون گویی سخن

[...]

اوحدی
 
 
sunny dark_mode