گنجور

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۸۸ - لغز تیغ در مدح اتسز گوید

 

پیکری روشن چو جان ، لیکن بلای جان شده

زاده از کان و پر از گوهر بسان کان شده

مملکت را همچو جان بایسته قالب را ولیک

صد هزاران قالب از تأثیر او بی جان شده

مشرب لذات جباران ازو تیره شده

[...]

وطواط
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره‏ » بخش ۱۷۱ - ۵۳ - النوبة الثالثة

 

آه از آن روزی که بینی خلق را حیران شده

جانها بر لب رسیده دیدها گریان شده

میبدی
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۴- سورة النساء- مدنیة » ۹ - النوبة الثالثة

 

مؤمنان و کافران استاده مدهوش و حزین

دستها در کش زده، وز جامها عریان شده!

بانگ بردابرد و گیرا گیر باشد در قفا

بینی از پیشت جحیم و دوزخی غرّان شده!

میبدی
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۷۰

 

این چه باد صرصر است از آسمان پویان شده

صد هزاران کشتی از وی مست و سرگردان شده

مخلص کشتی ز باد و غرقه کشتی ز باد

هم بدو زنده شده‌ست و هم بدو بی‌جان شده

باد اندر امر یزدان چون نفس در امر تو

[...]

مولانا
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۷ - در مدح سلطان اویس

 

ای کمان ابرویت را جان من قربان شده

شام زلفت را نسیم صبح سر گردان شده

نقطه ی خالت سواد عین خورشید آمده

آتش لعلن ذهاب چشمه ی حیوان شده

با همه خوردی دهان توست در روز سفید

[...]

سلمان ساوجی
 

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۰۶

 

باز آن مه در سمند ناز در جولان شده

فتنه را سر کرده و سر فتنه ی دوران شده

تا صف خوبان شهر آشوب را بر هم زند

کرده بر اهل نظر جولان و در میدان شده

چن بعزم گوی بازی رانده بیرون رخش ناز

[...]

بابافغانی
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲ - این ترجیع بند در آیین بندی اگره گفته شده

 

ای درت مجموعه ذرات سرگردان شده

آفتابی دایم از برج شرف تابان شده

نه فلک زیر و زبر هر روز بیرون کرده‌اند

تا به طراحان بزمت طرح کار آسان شده

اوج سقفش اختر آیین است گویی آسمانست

[...]

نظیری نیشابوری
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۶۸

 

این چه خورشیدست یارب از افق تابان شده؟

کز تماشایش فلک یک دیده حیران شده

می شود خورشید تابان را گلاب پیرهن

هر که را دل آب چون شبنم درین بستان شده

می دود گوی سعادت در رکاب دولتش

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode