گنجور

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۵۲

 

ای شهنشاهی که این چرخ مقوس روز رزم

طایران فتح را از پر تیرت بال کرد

طینت پاک تو را از جوهر عقل آفرید

آن خداوندی که شخص آدم از صلصال کرد

گرد خیلت را ظفر در چشم دولت سرمه کرد

[...]

سلمان ساوجی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۱

 

چون طلوع آن آفتاب از مطلع اقبال کرد

ماند تن از شعف و جان از ذوق استقبال کرد

ترک ما ناکرده از بهر سفر پا در رکاب

ترکتاز لشگر هجران مرا پامال کرد

اول از اهمال دوران در توقف بود کار

[...]

محتشم کاشانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۶۷

 

خاطر جمع مرا پیری پریشان حال کرد

تار و پود هستیم را رشته آمال کرد

شد به دست افشاندن از روی زمین حاصل مرا

آنچه اسکندر به زور بازوی اقبال کرد

با وجود خاکساری سربلند افتاده ام

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۶۸

 

سیل اشک من بساط سبزه را پامال کرد

گوشمال ناله من بلبلان را لال کرد

التفاتی هست با نازک خیالان حسن را

ساغر خود را هلال از مهر مالامال کرد

عندلیب ما زقید بیضه تا آزاد شد

[...]

صائب تبریزی
 

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۷

 

رشک نام او زبانم را ز غیرت لال کرد

عشقم از گفت و شنود خلق فارغبال کرد

سرفرازی‌های گردون از تنزل‌های ماست

پستی ما، نام دشمن را بلند اقبال کرد

ناله شوریدگان شور آورد، چون عندلیب

[...]

قدسی مشهدی
 

سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۴۷ - غربال باف

 

دلبر غربال باف امشب مرا خوشحال کرد

همره من رفت و روی خانه را غربال کرد

سیدای نسفی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۳

 

از بصیرت جوش اشکش بسکه فارغبال کرد

آفتاب از پردهٔ چشمم توان غربال کرد

می کند با هستی حیرت نصیب بزم عشق

دوری او آنچه در آیینه با تمثال کرد

باده ام را ریخت بر خاک و مرا کشت از خمار

[...]

جویای تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹۳

 

بیستون یادی ز فرهاد ندامت فال ‌کرد

سنگ را بیتابی آه شرر غربال ‌کرد

از تب‌ سودای‌ مجنون خواندم‌ افسونی‌ به دشت

گردبادش تا فلک آرایش تبخال‌کرد

ناله توفان‌خیز شد تا نارسا افتاد جهل

[...]

بیدل دهلوی
 
 
sunny dark_mode