گنجور

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۷ - آمدن فغفور به جنگ نریمان

 

مر افکنده را گرگ دل کرد پاش

گریزنده را غول گفتی که باش

اسدی توسی
 

عطار » اسرارنامه » بخش دهم » بخش ۱ - المقاله العاشر

 

زمین و آب داری دانه در پاش

بکن دهقانی و این کار را باش

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم

 

تعالی اللّه از این فیض دررپاش

که میپاشد چه زاهد را چه اوباش

عطار
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۹۵

 

آن رند و قلندر نهان آمد فاش

در دیدهٔ من بجو نشان کف پاش

یا او است خدایا که فرستاده خداش

ای مطرب جان یک نفسی با ما باش

مولانا
 

سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۶ - حکایت ممسک و فرزند ناخلف

 

به یک بار بر دوستان زر مپاش

وز آسیب دشمن به اندیشه باش

سعدی
 

حسینی » کنز الرموز » بخش ۸ - در بیان معرفت زکوة و کیفیت آن

 

هر چه دادندت برون آر و بپاش

اندرین معنی کم از خاکی مباش

امیر حسینی هروی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۱۵ - آیین نصیری

 

تو برو فیض دست خویش بپاش

کار با دین کس نداشته باش

ادیب الممالک
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۵۵ - عنکبوت و مگس!

 

دراز و سرازیر وکج‌،‌دست‌و پاش

چو آب جدا گشته از آبپاش

ملک‌الشعرا بهار