×
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۹
خداوندا به پیروزی همه گیتی گشادی تو
ز بخت و دولت پیروز ماه و سال شادی تو
از آنگه باز کز مادر بپیروزی بزادی تو
بهر جائی که می باشی بپیروزی نهادی تو
اگر داد و نشاط و جود چون بهرام دادی تو
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۷
ای دوست مرا بدشمنان دادی تو
وز مهر و هوای دشمنان شادی تو
گر زینت بتخانه نوشادی تو
یکباره ز چشم من بیفتادی تو
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱۴ - فی المُجاهدة
چون کمر بسته ایستادی تو
تاج بر فرق دل نهادی تو
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۷۳
صد داد همی رسد ز بیدادی تو
در وهم چگونه آورم شادی تو
از بندگی تو سرو آزادی یافت
گل جامهٔ خود درید ز آزادی تو
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۶۴ - مثل آوردن حکایت شاهزاده را در تقریر آنکه فریضه ترین همه چیزها بر آدمی دانست جوهر خود و شناخت خالق است و این معروفست که الحق اظهر من الشمس- اکنون خلق از چیزی که از آفتاب ظاهر تر است و از همه چیزها بدیشان نزدیکتر کورند و غافل و آنچه دور است و مشکل از انواع علوم مو بمو آن را بیاموزند و بدان مشغول میشوند و در تفسیر این آیه که ناکسوا رؤسهم عند ربهم
راست است این نشان که دادی تو
در فن خویش اوستادی تو
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی ابی الحسن علی الاکبر سلام الله علیه » شمارهٔ ۹ - فی رثاء علی الاکبر سلام الله علیه
آخر کفن شد خلعت دامادی تو
غم، شادی تو
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی ابی الحسن علی الاکبر سلام الله علیه » شمارهٔ ۱۰ - فی رثاء ابی الحسن علی بن الحسین الاکبر سلام الله علیه
ای جوان مرگ من و حسرت دامادی تو
غم ناشادی تو