مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۴۰ - بیان آنک حق تعالی صورت ملوک را سبب مسخر کردن جباران کی مسخر حق نباشند ساخته است چنانک موسی علیه السلام باب صغیر ساخت بر ربض قدس جهت رکوع جباران بنی اسرائیل وقت در آمدن کی ادخلوا الباب سجدا و قولوا حطة
اهل دنیا سجدهٔ ایشان کنند
چونک سجدهٔ کبریا را دشمنند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶۰ - خبر کردن خروس از مرگ خواجه
صد متاع خوب عرضه میکنند
واندرون دل عوضها میتنند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶۶ - جواب حمزه مر خلق را
مرغ خاکی مرغ آبی همتنند
لیک ضدانند آب و روغنند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۷۶ - جمع و توفیق میان نفی و اثبات یک چیز از روی نسبت و اختلاف جهت
لیک از رشک و حسد پنهان کنند
خویشتن را بر ندانم میزنند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۹۴ - دیگر باره ملامت کردن اهل مسجد مهمان را از شب خفتن در آن مسجد
وقت لاف غزو مستان کف کنند
وقت جوش جنگ چون کف بیفنند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۱۲ - ملاقات آن عاشق با صدر جهان
روز و شب ظاهر دو ضد و دشمنند
لیک هر دو یک حقیقت میتنند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۱۴ - منجذب شدن جان نیز به عالم ارواح و تقاضای او و میل او به مقر خود و منقطع شدن از اجزای اجسام کی هم کندهٔ پای باز روحاند
بیمرادان بر مرادی میتنند
و آن مرادان جذب ایشان میکنند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۱۶ - نظر کردن پیغامبر علیه السلام به اسیران و تبسم کردن و گفتن کی عَجِبْتُ مِنْ قَوْمٍ یُجَرّونَ إِلَی الجَنَّةِ بِالسَّلاسِلِ وَ الأَغْلالِ
زهره نه با آن غضب که دم زنند
زانک در زنجیر قهر دهمنند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱ - سر آغاز
انبیا با دشمنان بر میتنند
پس ملایک رب سلم میزنند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۶۶ - حکایت آن مداح کی از جهت ناموس شکر ممدوح میکرد و بوی اندوه و غم اندرون او و خلاقت دلق ظاهر او مینمود کی آن شکرها لافست و دروغ
دم به دم خبط و زیانی میکنند
صاحب نقب و شکاف روزنند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۸۱ - بیان رسول علیه السلام سبب تفضیل و اختیار کردن او آن هذیلی را به امیری و سرلشکری بر پیران و کاردیدگان
قاضیانی که به ظاهر میتنند
حکم بر اشکال ظاهر میکنند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۷ - تمثیل روشهای مختلف و همتهای گوناگون به اختلاف تحری متحریان در وقت نماز قبله را در وقت تاریکی و تحری غواصان در قعر بحر
همچو قومی که تحری میکنند
بر خیال قبله سویی میتنند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۷ - تمثیل روشهای مختلف و همتهای گوناگون به اختلاف تحری متحریان در وقت نماز قبله را در وقت تاریکی و تحری غواصان در قعر بحر
خویشتن بر آتشی برمیزنند
گرد شمع خود طوافی میکنند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۴۵ - تفسیر أَسْفَلَ سافِلینَ إِلَّا الَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنونٍ
سبلت تزویر دنیا بر کنند
خیمه را بر باروی نصرت زنند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۸۱ - آمدن آن امیر نمام با سرهنگان نیمشب بگشادن آن حجرهٔ ایاز و پوستین و چارق دیدن آویخته و گمان بردن کی آن مکرست و روپوش و خانه را حفره کردن بهر گوشهای کی گمان آمد چاه کنان آوردن و دیوارها را سوراخ کردن و چیزی نایافتن و خجل و نومید شدن چنانک بدگمانان و خیالاندیشان در کار انبیا و اولیا کی میگفتند کی ساحرند و خویشتن ساختهاند و تصدر میجویند بعد از تفحص خجل شوند و سود ندارد
که گروهی بر خیال بد تنند
قوم دیگر نام سالوسم کنند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۱۴ - آمدن شیخ بعد از چندین سال از بیابان به شهر غزنین و زنبیل گردانیدن به اشارت غیبی و تفرقه کردن آنچ جمع آید بر فقرا هر که را جان عز لبیکست نامه بر نامه پیک بر پیکست چنانک روزن خانه باز باشد آفتاب و ماهتاب و باران و نامه و غیره منقطع نباشد
انبیا هر یک همین فن میزنند
خلق مفلس کدیه ایشان میکنند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۱۴ - آمدن شیخ بعد از چندین سال از بیابان به شهر غزنین و زنبیل گردانیدن به اشارت غیبی و تفرقه کردن آنچ جمع آید بر فقرا هر که را جان عز لبیکست نامه بر نامه پیک بر پیکست چنانک روزن خانه باز باشد آفتاب و ماهتاب و باران و نامه و غیره منقطع نباشد
اقرضوا الله اقرضوا الله میزنند
بازگون بر انصروا الله میتنند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۴۵ - حکایت آن امیر کی غلام را گفت کی می بیار غلام رفت و سبوی می آورد در راه زاهدی بود امر معروف کرد زد سنگی و سبو را بشکست امیر بشنید و قصد گوشمال زاهد کرد و این قصد در عهد دین عیسی بود علیهالسلام کی هنوز می حرام نشده بود ولیکن زاهد تقزیزی میکرد و از تنعم منع میکرد
وقت هشیاری چو آب و روغنند
وقت مستی همچو جان اندر تنند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱ - تمامت کتاب الموطد الکریم
گر پلیدان این پلیدیها کنند
آبها بر پاک کردن میتنند