×
سعدی » گلستان » باب ششم در ضعف و پیری » حکایت شمارهٔ ۹
شنیدهام که در این روزها کهن پیری
خیال بست به پیرانه سر که گیرد جفت
بخواست دخترکی خوبروی گوهر نام
چو درج گوهرش از چشم مردمان بنهفت
چنان که رسم عروسی بود تماشا بود
[...]
۹ بیت
